سال اول تولد سدناعسل
1 تاشش ماهگی سدنا عسل دخترعسل مامان اون لحظه درآ؛وش گرفتنت تا ابدتوقلبم حک شده وهیج وقت پاک نمیشه... اون شب اولین شبی بودکه بعدازسال هاانتظارآروم خوابیدم... توهم خیلی آروم بودی عزیزکم...اون شب خاله صفوراتاصبح بیداربود ومواظبت...بابایی هم همونجاکف اتاق کیسه خوابشوپهن کرد وخوابید.. فرادعصرازبیمارستان مرخص شدیم واومدیم خونه...البته بامراسم استقبال خونه مون حسابی شلوغ بود وبچه هاشیطنت میکردن...امیرمحمد سعید جواد ارین طاها یه عا...
نویسنده :
مامی سدنا
9:38